گويد چون امر خلافت بحكم اجماعي كه مخالفت ناشيان بدان ضرر ندارد بحكم شرع براى قريش ثابت است بايست امامت در خاندانى باشد كه در ميان قريش خاص بپيغمبر است يا بطور اسكار چون بنى عبد المطلب يا در باطن از حقيقت خاندان او است و آل پيغمبر كسى است كه چون حاضر باشد آشكار باشد كه از دودمان پيغمبر است و ابن العربى حاتمى در كتاب عنقاء مغرب خود او را خاتم اولياء ناميده است و خشت نقره را كنايه از او دانسته و اشاره بحديث بخارى كرده است در باره خاتم النبيين .
كه فرموده مثل در ميان پيغمبران پيش از من مانند مرديست كه خانه اى ساخته و تمام كرده تا آنجا كه از او نمانده مگر جاى يك خشت و من آن خشتم و خاتم النبيين را بخشتى تفسير كنند كه سازمان با آن تمام شود و معنايش آن پيغمبرى است كه نبوت كامل داشته باشد و ولايت را در درجات خود مانند نبوت دانند و صاحب مقام كامل آن را خاتم الاولياء قرار دهند يعنى داراى درجه اى كه خاتمه ولايت است چنانچه خاتم انبياء داراى مرتبه اى بود كه خاتمه نبوت است و شارع از اين درجه نهائى در حديث مذكور بخشت آخر خانه تعبير كرده است و هر دو مقام نبوت و ولايت در اين موضوع يك نسبت دارند و از نظر تمثيل يك خشت را ماند كه در نبوت خشت طلا است و در ولايت خشت نقره براى فرق در مقام چنانچه ميان طلا و نقره است ، خشت طلا را كنايه از پيغمبر دانند و خشت نقره را كنايه از ولى فاطمى منتظر او خاتم انبياء است و اين خاتم اولياء ابن ابى واطيل در ضمن كلام از ابن العربى چنين نقل كرده است ( اين امام منتظر از اهل بيت است و از فرزندان فاطمه و بعد از گذشتن ( خ ف ج ) از هجرة ظهور كند سه حرف آورده و مقصودش عدد آنها است بحساب ابجد كه خاء با نقطه بالا ششصد است و فاء اخت قاف هشتاد است و ج با يك نقطه در زير سه است و مجموع مىشود ششصد و هشتاد و سه سال كه آخر قرن هفتم بود و چون در اين موعد ظهور نكرد بعضى از مقلدين آنها گفتند مقصود او تعيين زمان تولد او بوده و ظهور تعبير ولادت او است و خروجش بعد از هفتصد و ده است زيرا او امامى است كه از سمت مغرب برآيد گفته است اگر طبق تعيين ابن العربى ولادتش در سال ششصد و هشتاد و سه باشد عمر وى در حال خروج بيست و شش سال است گمان دارند خروج دجال در سال هفتصد و چهل و سه از روز محمّدى است و آغاز روز محمدى نزد آنها از روز وفات پيغمبر صلَّى الله عليه و آله و سلم است تا آخر هزار سال ، ابن ابى واطيل در شرح كتاب خلع النعلين گويد .
ولى منتظر قائم بامر الله كه محمّد مهدى گفته شده خاتم اولياء است او پيغمبر نباشد همانا ولى

45