خواستى بتو جواب گفتم دين خود را واميگذارى و در دين من درمىآئى ؟ گفت نيامدم مگر براى همين فرمود بپرس گفت مرا خبر ده از اول قطره اى كه بروى زمين چكيده كدامست و از اول چشمه اينكه بروى زمين جارى شده كدام چشمه است و كدام چيز است كه اول بار روى زمين جنبش كرده ؟ امير المؤمنين باو جواب گفت ، گفت اكنون مرا از سه ديگر جواب بگو از محمد كه چند امام عادل بعد از او است و در چه بهشتى است و كى با او در بهشتش ساكن است ؟ گفت اى هارونى براستى براى محمد از خلفاء دوازده امام عادل است كه خذلان هر كس آنها را واگذارد بآنها ضررى ندارد و از مخالفت مخالفان وحشتى ندارند و آنان در دين از كوههاى لنگر دار زمين محكمترند و مسكن محمد ( ص ) در بهشت عدن است و همين دوازده تن امامان عادل با اويند يهودى گفت راست فرمودى سوگند بآن خدائى كه جز او معبود بر حقى نيست من اين مسائل را در كتاب پدرم هرون دريافتم كه بدست خود از گفته موسى عمم نوشته است ، فرمود از آن يكى بپرس گفت مرا خبر ده از وصى محمد چند بعد از او زنده بماند و آيا بميرد يا كشته شود ؟ فرمود اى هارونى سى سال بعد از او بىكم و بيش بماند ، سپس ضربتى بر اينجا زده شود يعنى بر فرق او و اين از اين رنگين گردد و راوى گويد هارونى فرياد كشيد و نشانه يهوديت خود را دريد و ميگفت اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله و انك وصيه شايسته است برتر باشى و بر تو برترى نباشد و بزرگ شناخته شوى و سست شمرده نشوى راوى گويد سپس او را بمنزل خود برد و معالم دين را باو آموخت

417