نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 39
عبد الله از انس گفت شنيدم رسول خدا صلَّى الله عليه و آله ميفرمود ما فرزندان عبد المطلب سادات اهل بهشتيم من و حمزه و على و جعفر و حسن و حسين و مهدى انتهى عكرمة بن عمار اگر چه مسلم از او روايت آورده ولى بتبع روايت ديگران بعضى او را ضعيف شمردهاند و بعضى او را ثقه دانستهاند ابو حاتم رازى گفته است كه او مدلس است و روايت او مقبول نباشد مگر تصريح كند كه شنيدهام على بن زياد راوى حديث را ذهبى در ميزان گفته است نمىدانم كيست سپس گفته درست اين باشد كه عبد الله بن زياد است سعد بن عبد الحميد را اگر چه يعقوب بن ابى شيبه ثقه دانسته و يحيى بن معين در باره او گفته است باكى بدو نيست ولى ثورى در باره او گفتگو دارد گفتهاند چون او را ديده در مسائلى فتوى ميدهد و خطا ميرود ، ابن حبان گفته خطاء او بسيار آشكار است و باو استناد نشود . احمد بن حنبل گفته سعد بن عبد الحميد مدعى بوده كه همه كتب مالك را از وى شنيده و مردم اين دعوى او را منكرند او اينجا در بغداد زيست كرده و بحج هم نرفته است و چگونه كتب مالك را ( كه در مدينه بوده ) شنيده است ، ذهبى گفته او از كسانى است كه مدح و انتقاد كسانى كه در باره او سخن گفتهاند بمقام او ضرر نرساند . 21 - حاكم در مستدرك خود از مجاهد روايت كرده و روايت را بابن عباس متوقف ساخته ، مجاهد گويد ابن عباس بمن گفت اگر نشنيده بودم كه تو ز اهل بيتى اين حديث را از برايت بازگو نميكردم گويد مجاهد گفت اين حديث در پرده ميماند و من آن را ذكر نميكنم براى كسانى كه بد داريد ، ابن عباس گفت از ما اهل بيت چهار كس باشند سفاح از ما است ، منذر از ما است ، منصور از ما است و مهدى از ما است گويد مجاهد عرضكرد اين چهار كس را براى من شرح بده . ابن عباس گفت اما سفاح بسا باشد يارانش را بكشد و از دشمنانش درگذرد و اما منذر بنظرم گفت كسى است كه مال بسيار ميبخشد و آن را پيش خود بزرك نمىشمارد و اندك از حق خود را نگه مىدارد ، و اما منصور آنست كه پيروزى بر دشمن خود عطا شود باندازه نصف آنچه برسول خدا صلَّى الله عليه و آله عطا ميشد دشمن رسول خدا تا مسافت دو ماه را از او ميترسيد و منصور كسى است كه دشمنش مسافت يكماه راه از او ميترسد و اما مهدى براستى آن كس است كه پر ميكند زمين را از عدالت چنانچه پر شده باشد از جور و با وجود او چهار پايان از درندگان در امان باشند و زمين جگر گوشههاى خود را براى او بيرون اندازد و گويد عرضكردم
39
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 39