نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 355
كتاب و عترت در يك وقت خاصى خليفه اويند نه در همه وقت اين تخصيص بدون دليل است و بايد ملزم شود كه مقصود از عترت هم فرد خاصى بوده زيرا ادعاى وقت بخصوصى بدون دليل بهتر نيست از اين قول بناچار بايد مقصود پيغمبر از خلافت قرآن و عترت همه اعصار و ازمان باشد يا عصر خاصى اگر عموم مقصود است پس بايد در آن عصرى كه على بن ابى طالب قيام بامامت كرد از عترت محسوب باشد مگر كسى گويد از عترت نبود ولى ظلم كرد و مقام فرزندش را كه از او اعلم بود غصب كرد اين را هيچ مسلمانى نگويد و بر رسول خدا روا نداند هيچ مؤمنى مقصود ما از نقل فرموده پيغمبر در اينجا كه آن دو هرگز از هم جدا نشوند تا در سر حوض بر من درآيند در اين باب اين بود كه ثابت كنيم امامت و شغل حجتهاى خدا تا روز قيامت ادامه دارد و قرآن هرگز از يك حجتى از امامان عترت كه با او باشد خالى نباشد براى آنكه حكم آن را در هر عصرى تا روز قيامت بداند ، براى اينكه فرمود هرگز از هم جدا نشوند تا سر حوض بر من وارد شوند و همچنين گفته پيغمبر ( ص ) كه مثل آنان مثل ستارهها است هر آنگاه ستاره اى غايب شود ستاره ديگر طلوع كند تا روز قيامت تصديق قول ما است كه زمين بىحجت خدا بر خلقش نباشد كه يا ظاهر است و مشهور و يا غائب است و مستور تا آنكه حجج و بينات خدا باطل نشود 5 - پيغمبر خودش عترتى را كه همراه قرآن خليفه كرده در اين حديث بيان كرده . . على بن ابى طالب ( ص ) گويد رسول خدا ( ص ) فرمود براستى من در ميان شما ثقلين را بر جا ميگذارم كتاب خدا و عترت خودم اهل بيتم زيرا كه اين دو هرگز از هم جدا نشوند تا در سر حوض بر
355
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 355