نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 353
خصوص خاندان فرعون باشد و هر آنگاه كه گوينده اى گويد آل رجل مقصود همان اهل خانه او است مگر قرينه اى بياورد كه معنى ديگريست چنانچه خداى عز و جل در * ( أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ ) * آورده است و از حضرت صادق روايت شده كه مقصود پيغمبر از عترت در اين حديث همان دو فرزند او حسن و حسين است ولى اهل در لغت بمعنى نژاد و فاميل است از فرزندان پدرش و جد نزديكش چنانچه متعارف است و اهل بفرزندان جد دور استعمال نمىشود نبينى كه عرب بعجم نگويد اهل ما با اينكه ابراهيم جد مشترك هر دو است و در ميان عرب هم مضرى ايادى و ربيعه را اهل خود نداند و قريش هم باولاد ديگر مضر اهل ما نگويد و اگر روا بود كه همه قريش خاندان نژادى پيغمبر باشند بايد همه اولاد مضر و ديگران از عرب اهل يك ديگر شمرده شوند اهل بيت هر مردمى همان خويشان نزديك او هستند اهل رسول خدا بنو هاشمند نه ديگران از خاندانهاى قريش 2 - خود پيغمبر در ضمن حديث انى مخلف فيكم ما ان تمسكتم به لن تضلوا كتاب الله و عترتى اهل بيتى - عترت را باهل بيت خود تفسير كرده و در اصل لغت عترت درختى است كه بر در سوراخ سوسمار ميرويد عنكى گويد من نترسيدم كه قيام كنم بر خلاف ايشان - براى شش گياه كه روئيده مانند گياهان عتر در كتاب امثال از ابو عبيده حكايت كرده است كه عترت اصل انسان است و از اين جا است قول عرب كه در قمار ميگويند ميسر بعترت برگشت يعنى واپس رفت و بآنجا رسيد كه از آنجا آمده بود و عترت در اصل لغت اهل و خاندان مرد هستند رسول خدا ( ص ) هم همين طور تفسير كرده و فرمود عترت من اهل بيت من هستند و بيان كرده است كه عترت اهل است و اهل فرزند است و ديگران از
353
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 353