نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 335
حضرت عيسى را بكار مىبست و مردم را بدان رهبرى ميكرد و با كفار مبارزه ميكرد و هر كس در آنچه آورده بود باو ميگرويد و از او اطاعت ميكرد مؤمن بود و هر كس انكار ميكرد و خلاف ميكرد كافر ميشد تا آنكه خداى تبارك و تعالى او را نزد خود خواست و در ميان بندگانش پيغمبرى از صلحاء مبعوث كرد كه يحيى بن زكريا است شمعون كه در گذشت اردشير بن بابكان چهارده سال و ده ماه سلطنت كرد و در سال هشتم از سلطنت او يهودان يحيى بن زكريا عليه السلام را كشتند و چون خداى عز و جل خواست او را قبض روح كند باو وحى كرد كه بفرزند شمعون وصيت كند و بحواريين و اصحاب عيسى دستور داد كه با او قيام كنند او هم اين كار را كرد ، در اين هنگام شاپور بن اردشير سى سال سلطنت كرد تا خدا او را كشت و علم و نور خدا و تفضيل حكمت او در ذريه يعقوب بن شمعون بود و حواريين از اصحاب عيسى عليه السلام با او بودند ، در اين موقع بخت نصر يك صد و هشتاد و هفت سال پادشاهى كرد و هفتاد هزار سربازان يهود را بخون يحيى بن زكريا كشت و بيت المقدس را خراب كرد و يهود در شهرها پراكنده شدند و در سال چهل و هفتم سلطنت او خداى عز و جل عزيز پيغمبر را بقرائى كه اهل آن را ميرانيد و سپس آنها را مبعوث كرد بر انگيخت ، آنان از دهات متفرقه اى بودند و از مرگ ترسيدند و فرار كردند و در جوار عزيز فرود آمدند و مؤمن بودند و عزيز نزد آنها رفت و آمد ميكرد و سخن آنها را مىشنيد و ايمان آنها را ميديد و براى آن دوستشان ميداشت و برادرى با آنها داشت يك روز از آنها غايب شد و فردا كه آمد ديد همه افتادهاند و مردهاند بر آنها اندوهناك شد و گفت از كجا خدا اينها را پس از مردن زنده كند در شگفت شده بود كه همه اينها يك بار در يك روز مردند ، در اين موقع
335
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 335