responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 24


و ابن عمر [1] و طلحه [2]



[1] عبد اللَّه بن عمر بن خطاب صحابى معروفى است در حدود سال پنجم بعثت كه پدرش عمر اسلام آورد چنانچه خودش در ضمن حكايت اسلام او نقل كرده است كودكى مميز بوده است كه هر چه ميديده و ميشنيده ميفهميده و هم او نقل ميكند كه در آن روز كه پدرم بمسجد الحرام رفت براى اعلام اسلام خود من بدنبال او رفتم و چون اسلام خود را اعلام كرد جمعى بر سر او ريختند و با او ستيزه كردند تا نزديك ظهر كه از پا درآمد و مردى بلند قامت رسيد و مردم را از گرد او پراكنده كرد و بعد از هجرت بمدينه از او پرسيدم آن مرد كه مهاجمان را از گرد تو پراكنده كرد كى بود ؟ گفت عاص بن وائل بود ، عبد اللَّه بن عمر در تحصيل و جمع آورى حديث كوشيد و راه زهد و كناره گيرى را پيشه كرد و يكى از بزرگترين مراجع حديث عامه است و باو اعتماد فراوانى دارند ، چنانچه بعضى از محققان گفته‌اند در دوران اختلاف على ( ع ) و معاويه جمعى طرفدار خلافت او بوده‌اند كه از آن جمله ابو موسى اشعرى است و بهمين هوس على و معاويه هر دو را در قضيه حكمين از خلافت خلع كرد ، عبد اللَّه بن عمر با على عليه السّلام مخالفت كرد و در موقع بيعت با آن حضرت كناره كرد و بنى اميه و خصوص معاويه از او طرفدارى ميكردند و از احاديث او استفاده ميكردند .
[2] طلحة بن عبيد اله بن عثمان تيمى قرشى مدنى از صحابه است و شجاع بوده و از سخاوتمندان است ، يكى از عشره مبشره است و يكى از شش نفر شوراى خلافتى است كه عمر وصيت كرد و يكى از هشت نفرى است كه سابقه در اسلام دارند ، در غزوه احد حاضر بود و با رسول خدا پايدارى كرد و با او بيعت بر مرگ نمود و بيست و چهار زخم برداشت و سلامت يافت و در غزوه خندق و غزوات ديگر حاضر شد با عراق تجارت فراوانى ميكرد و هر كس از بنى تيم ندار بود خرج او را و عيالش را ميداد و قرضش را ميپرداخت در روز جنك جمل در جبهه عايشه بود و كشته شد در صحيح مسلم و بخارى 38 حديث از او نقل شده . الاعلام زركلى ص 451 ج 2

24

نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 24
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست