responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 223


نظام و پياده نظامش كجا است ؟ و اگر گويد از واعظين بامر و نهى است براى نبودن اعوان بايد گفت كى امر و نهى او را شنيده ؟ اگر گويد دوستان و مخصوصانش گوئيم اگر بهمين قناعت شود و دستورات ديگر براى نبودن ياور ساقط گردد و روا باشد كه امر و نهى امام مخصوص دوستان باشد اماميه هم در حال غيبت همين طوراند پس چه عيبى براى آنها ميگوئى و چرا كتاب نوشتى و اين كتاب براى كيست ؟ كاش مىدانستم با آيات قرآن كه را سركوب كنى و بچه كسى جهاد را واجب دانى ؟
سپس بايد باو و زيديه گفت بما بگوئيد اگر رسول خدا از دنيا رفته بود و نص در باره امير المؤمنين ( ع ) صادر نكرده بود و مردم را بوى رهبرى نكرده و او را معين نكرده بود كار درستى كرده بود و تدبير نيكو و جائزى بود يا نه ؟ اگر تصديق كنند گوئيم اگر بامامت عترت هم رهبرى نكرده بود كار جائزى بود ؟ اگر تصديق كنند گوئيم اگر دليلى بر خليفه پيغمبر نيست شما چه اعتراضى بمعتزله و مرجئه و خوارج داريد با اينكه جائز دانيد نصى در ميان نباشد و كار خلافت محول به شوراى اهل حل و عقد باشد و اين اعتراضى است كه جوابى براى آن ندارند و اگر بگويند ناچار بود كه نص براى امامت خصوص امير المؤمنين ( ع ) صادر كند و عترت را هم بخلافت تعيين كند به آنها بايد گفت دليل لزوم آن چيست ؟ تا آن كه دليل درست خود را اظهار كنند و ما آن دليل را بهر زمانى تطبيق كنيم زيرا نص بر امامت اگر در يك زمانى واجب باشد در هر زمانى واجب است زيرا علت وجوب در هر زمانى موجود است تا هميشه و نعوذ با لله من الخذلان يك سؤال ديگر در جواب زيديه ( 2 ) مسأله ديگر به آنها گفته شود - خبر متواتر از عترت و امت هر در حجت است و اگر خبر واحد عترت هم مانند خبر واحد سائر امت و است در باره يكى از عترت تعمد در دروغ و سهو و خطا رواست

223

نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 223
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست