نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 222
( 1 ) اگر گويند امروزه ما امامى نداريم معروف و مشخص كه علم حلال و حرام از او نقل كنيم ولى مىدانيم در ميان عترت شخص لايق امامت هست گوئيم شما هم ملتزم همانى شديد كه آن را عيب اماميه مىشمريد با اين همه اخبارى كه از ائمه بدست آنها است راجع بنص بر امام عصر خود و تعيين او و بشارت باو و آنچه از داستان جهاد و امر بمعروف و نهى از منكر گفتيد باطل بود و امام شما هم ناديده و ناشناس است هر چه خواهيد بگوئيد نعوذ با لله من الخذلان اعتراض ديگر از صاحب كتاب و جواب آن ( 2 ) سپس صاحب كتاب گويد و چنانچه خدا عترت را مأمور كرده دعوت بخير كنند و سبقتجويان آنها را ستوده و شهداء بر مردم ساخته و آنها را مأمور بعدالت كرده و در سورهء مائده آيه 8 فرمود - اى آن كسانى كه گرويديد بسيار بسيار براى خدا قيام كنيد و گواهان عدالت باشيد سپس دنبال آن تأويلاتى كرده و آياتى از قرآن آورده و بدون دليل مدعى شده كه در باره عترت وارد شده سپس گفته خداى تعالى بر پيغمبرش ( ص ) ترك امر بمعروف و نهى از منكر را لازم كرد تا يارانى پيدا كند و فرمود در سورهء انعام آيه 68 - 69 ( و چون كسانى را ديدى كه در آيات ما خوض ميكنند تا آنجا كه مىفرمايد شايد پرهيزكار شوند ) پس كسانى كه از سابقين بالخيرات و مجاهدين في الله نباشند و از متقدمين واعظين بامر و نهى نيستند بواسطه آنكه ياورانى ندارند آنان ظالمين بانفسهم محسوب شوند و همين بوده است روش ذرارى انبياء سلف باز آياتى از قرآن خوانده است . در جوابش بايد گفت ما مسئول كسى نيستيم كه در اين اعتراض با او سخن گفته و گوئيم تو بما خبر بده از امام عترت كه بدو معتقدى از كدام قسمى است كه شمردى ، اگر گويد از مجاهدين است بايد باو گفت كيست و كجا است و با كه جهاد كرده و كجا خروج كرده سوار
222
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 222