نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 219
گذاشته و اگر گويد فلان شخص است ما گوئيم تا كنون نه رويش را ديديم و نه شخص را شناختيم پس چگونه امام ما باشد و گواه ما گردد ؟ اگر گويد گو كه شما او را نشناسيد ولى شخصش موجود است و كسانى او را ميشناسند و كسانى نميشناسند گوئيم تو را بخدا گمان كنى معتزله ، خوارج ، مرجئة و اماميه اين شخص را ميشناسند و نام او را شنيدهاند و بدل آنها گذشته ، اگر گويد نشناختن آنان ضررى باو و ما ندارد زيرا سببش غلبه ظالمين است بر دار الاسلام و كمى ياران و ياوران ، باو گوئيم باز عيبى كه ميكردى و اعتراضى كه مىنمودى بگردن گرفتى و از راهى كه ميخواستى طرف را محكوم كنى ، خود را محكوم كردى و غيبت اينكه شما گوئيد بسيار بغيبت امام زمان نزديك است ولى شما انصاف نداريد سپس بايد باو گفت تو بسيار ذكر جهاد و امر بمعروف و نهى از منكر ميكنى تا بگمان مياندازى كه هر كس خروج نكند بر حق نيست پس چرا امامان شما و علماى مذهب شما خروج نميكنند ؟ چرا در خانههاى خود نشسته و بهمان اعتقاد بمذهب اكتفاء كردهاند اگر سخنى در جواب گفت اماميه هم همان را جوابش گويند و بآرامى باو گفته شود اينكه براى اماميه عيب ميدانستى و بخاطر آن فرياد ميزدى و ائمه آنها را بدان نكوهش ميكردى و كتابت را با آن پر كردى خود بدان گرفتارى و آن را درست ميشمارى و در ضمن احتجاج بدان اعتماد كردى و الحمد * ( لِلَّه الَّذِي هَدانا ) * لدينه سپس بايد گفت باو بما خبر بده كه امروزه در ميان عترت كسى هست كه لايق امامت باشد ؟ لا بد گويد آرى باو گفته شود امامتش چنانچه اماميه گويند طبق نص نيست دليل معجزه اى هم كه ندارد كه دانسته شود امام است بر عقيده شما وسيله اجماع اهل و عقد و شورى و انتخاب و بيعت هم كه عقيده عامه است ندارد چون گويد آرى بايد باو گفت شناختن او چه راهى دارد ؟ اگر گويند راهش اجماع عترت است
219
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 219