نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 215
اعتراض ديگر از صاحب كتاب اشهاد و جواب آن ( 1 ) سپس صاحب كتاب گفته كسانى از عترت كه داعى بخير و آمر بمعروف و ناهى از منكر و مجاهد في سببل ا للهاند و اداى حق جهاد كردهاند با ديگران از عترت برابر نيستند آنان كه نه دعوت بخير كنند و نه حق جهاد را ادا كنند چنانچه خدا مجاهدين اهل كتاب و تاركين جهاد اهل كتاب را برابر ندانسته و اگر چه تارك آن فاضل و عابد باشد زيرا عبادت نافله است و جهاد فريضه لازمه است مانند فرائض ديگر شخص مجاهد با شمشير برابر شمشير مىرود و هراس را بر آسودگى برمىگزيند سپس سوره اى كه در آن ذكر جهاد شده قرائت كره و دنبالش دعا كرده و هيچ دليلى نياورده تا ما صحت دليلش را بخواهيم يا باو اعتراض كنيم من با خواست كمك از خدا ميگويم اگر كثرت جهاد دليل فضل و علم و امامت است بايد امام حسين از امام حسن احق بامامت باشد زيرا امام حسن با معاويه صلح كرد و امام حسين جهاد كرد تا كشته شد صاحب كتاب در اينجا چه ميگويد و اين اشكال را چطور دفع ميكند ؟ ما منكر فرض جهاد و فضل آن نيستيم ولى ملاحظه ميكنيم كه خود شخص پيغمبر تا انصار را بدست نياورد جنك نكرد چون انصار كافى بدست آورد جنك كرد و ميدانيم امير المؤمنين عليه السلام همين كار را كرد ، ديديم امام حسن عزم جهاد كرد و چون اصحابش او را واگذاشتند صلح كرد و در منزل نشست و از اينجا دانستيم جهاد بشرط ياور ياور فرض است و باجماع عقول عالم افضل است از مجاهد نادان نه هر كس دعوت بجهاد كرد حكم جهاد را ميداند و وقت آن را ميفهمد و موقع صلح را تشخيص ميدهد و آينده وضع رعيت را ميتواند بسنجد و ميداند با خون و مال و فروج مردم چه كند و بعد از اين ما از برادران خود بيك چيز راضى هستيم و آن
215
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 215