نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 213
( 1 ) من بيارى خدا در جواب او گويم نصوص روز غدير صحيح است ولى اخراج امير المؤمنين از عترت خطاء بزرگى است بما روشن كن بچه دليلى اين ادعا را ميكنى ؟ اهل لغت گواهند كه عم و پسر عم عترت هستند سپس گويم صاحب كتاب با اين سخن مذهب خود را نقض كرده زيرا ميگويد پيغمبر امير المؤمنين را كه از عترت نيست خليفه امت كرده و باز ميگويد پيغمبر ( ص ) منحصرا كتاب و عترت را خليفه امت نموده و اگر امير المؤمنين از عترت نباشد خليفه نخواهد بود و اين چنانچه بينى تناقض است بار خدايا مگر آنكه گويد خلافت عترت بعد از قتل امير المؤمنين است از او ميپرسيم كه پس خلافت قرآن هم از آن وقت است زيرا كتاب و عترت با هم منصوب بخلافت شدهاند و خبر بآن شاهد و گويا است و لله المنة سپس صاحب الكتاب حجتى بر عليه خود آورده و گفته ما از كسى كه ادعاى امامت براى بعض دون بعض از عترت دارند دليل ميخواهم گويا خود را فراموش كرده كه مدعى خلافت خصوص اولاد حسن و حسين است و نه ديگران از عترت . سپس گويد اگر ما را حواله به اباطيل كنند از قبيل علم غيب و مانند آن از خرافاتى كه دليل بر آن ندارند جز ادعا و بخلافت بعضى از عترت باين وسيله اعتراض كنند جائز است گفت عترت شامل ظالمين بنفس هم مىشود اگر صرف دعوى دليل باشد در جواب صاحب كتاب بايد گفت بسيار ذكر علم غيب ميكنى علم غيب را جز خدا ندارند هر كس آن را ادعا كند مشرك و كافر است ما بتو و اصحابت گفتيم دليل ما بر مدعاى خود نهم و علم ائمه است اگر شما هم مانند آن را داريد بياوريد و اگر فقط بد گوئى و افتراء و سركوبى
213
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 213