نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 191
شنوى راهى نداشتيم و اما آنچه راجع پايه * ( ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا ) * تا آخر گفته در جوابش گفته شود كه در تأويل اين آيه طرفهاى تو از معتزله و ديگران با تو مخالفند و اماميه هم مخالفند تو مى - دانى كه اماميه سابق بر خيرات را كه در اين آيه است چه كسانى مىدانند دست كم بر تو كه اين كتاب را براى بيان حق نوشتى و بدان دعوت كردى لازم بود براى ادعاى خود دليلى بياورى و گر نه يك مؤيدى كه طرف را قانع كند و اگر نداشتى چيزى نگوئى كه دليل براى تو در برابر طرف نباشد ، ذكر يك آيه قرآن و ادعاى تاويل آن بىدليل چيزيست كه هيچ كس از آن عاجز نيست ، طرفهاى ما و تو هر دو در قول خداى عز و جل ( در سوره آل عمران آيه 110 شما بهتر امتى هستيد كه براى مردم بيرون آورده شديد گفتهاند مقصود همه علماى امت است و مقام علماى عترت و علماى مرجئه يكى است و اجماع و حجت بعلماى عترت تنها تمام نيست ميان تو و آنها چه فرقى است آيا بصرف ادعاى آنها قانع ميشوى يا دليل از آنها ميخواهى اگر بگوئى دليل از آنها ميخواهم اكنون تو خودت دليل بياور كه مقصود از اين آيه كه خواندى خصوص عترت است و عترت بمعنى ذريه است و ذريه هم خصوص فرزند حسن و حسين است نه ديگران از اولاد جعفر و عموزادگان ديگر و كسانى كه مادرشان زنان فاطميه هستند . گفته است باماميه گوئيم چه دليل داريد بر اينكه بايد از ميان همه عترت فقط يكى امام باشد و ديگران ممنوع باشند اگر بگويند دليل انحصار وراثت و وصيت است گفته شود شيعه مغيريه امامت را مخصوص اولاد حسن بن على مىدانند و سپس در يك خاندان از اولاد حسن بن حسن در هر عصر و زمانى بوراثت و وصيت پدر و با شما در اين قول بانحصار مخالفند چنانچه شما با ديگران مخالف هستيد .
191
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 191