نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 391
بايست و جز با اذن او منشين و جايى بنشين كه به تو فرمان مىدهد و اشاره مىنمايد كه اين ادب شرّ او را از تو مىگرداند و تو را از خير او بهرهمند مىگرداند ، و يا آنكه پيامبر است و خداى تعالى به حواس توهّم و تجسّم و هر كه را بخواهد به پيامبرى برگزيند خطا نمىكند تا مورد عتاب واقع شود و كارها به ارادهء اوست ، پس اگر پيامبر بود همهء كارهاى او را درست و گفتارش را راست خواهى يافت و او را در نزد خود متواضع و در برابر خداوند خوار خواهى يافت ، پس تو هم در برابر او متواضع باش و بىاذن من كارى انجام مده كه رسول اگر از جانب خود كارى را انجام دهد از دستور آنكه وى را فرستاده خارج خواهد شد و چون ترا به نزد من باز فرستاد گفتارش را حفظ كن كه اگر در گفتار او توهّم كنى و يا آنكه آن را فراموش نمايى مرا به رنج ارسال فرستادهء ديگرى خواهى انداخت . و اين نامه را هم به همراه وى فرستاد : « به نام تو اى خداوند » : اين نامه از جانب بندهاى به جانب بندهاى است ، امّا بعد آنچه به تو رسيده به ما نيز برسان كه از ناحيهء تو به ما گزارشى رسيده است كه حقيقت آن را نمىدانيم ، پس اگر به تو نشان دادهاند به ما نيز نشان بده و اگر به تو آموختهاند به ما نيز بياموز و ما را در
391
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 391