نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 392
گنجينهء خود شريك ساز و السّلام . و گفتهاند كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و سلَّم در پاسخ او چنين نوشت : از محمّد رسول خدا به اكثم بن صيفى : خدا را نزد تو ثنا مىگويم ، خداى تعالى مرا فرمان داده است كه بگويم : « لا اله الَّا الله » و مردم را به گفتن آن دستور دهم ، همهء مردم خلايق خداى تعالى هستند و همهء كارها از آن اوست ، ايشان را مىآفريند و مىميراند و مبعوث مىكند ، و بازگشت به سوى اوست ، من شما را به آداب پيامبران تأديب مىكنم و از خبر بزرگ پرسش مىشويد * ( وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَه بَعْدَ حِينٍ ) * . و چون نامهء رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و سلَّم به او رسيد به فرزندش گفت : پسر جان چه ديدى ؟ گفت : ديدم كه به مكارم اخلاق فرمان مىدهد و از اخلاق پست باز مىدارد ، اكثم صيفى بنى تميم را گرد آورد و گفت : اى بنى تميم سفيه نباشيد ، زيرا هر كس بشنود متعهّد خواهد بود و هر كس براى خود رأيى دارد ، امّا سفيه سست رأى است گرچه تنش نيرومند باشد و كسى كه عقل ندارد خيرى در او نيست . اى بنى تميم من پير شدهام و خوارى پيرى بر من درآمده است پس چون از من امر نيكويى ديديد بدان عمل كنيد و اگر امر زشتى ديديد مرا به راستى بياوريد تا بدان استوار شوم ، اين فرزندم به نزد من آمده است و با آن مرد بزرگ گفتگو
392
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 392