responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 338


در آنجا مانديم تا آنكه آبى كه همراه ما بود تمام شد و از شتران خود آب مىگرفتيم و اگر شتران ما « لبون » نبودند از عطش هلاك شده بوديم و پدرم در اطراف آنجا در جستجوى چشمه مىچرخيد و به ما دستور داده بود كه آتش بيفروزيم تا هنگام بازگشت به نزد ما راه را گم نكند ، ما مدّت پنج روز در آن مكان مانديم و پدرم در جستجوى چشمه بود و آن را نيافت و چون نااميد شد تصميم گرفت باز گردد زيرا آب و توشه به اتمام رسيده بود و بيم هلاكت بود و خدمتكاران ما هم دلتنگ شده بودند و مىترسيدند كه تلف شوند و به پدرم اصرار مىكردند كه از ظلمات بدر روند ، يك روز براى قضاى حاجت از جايى كه فرود آمده بوديم به اندازهء مسافتى كه تير از كمان بدر مىرود دور شدم و به نهرى سپيد و شيرين و لذيذ رسيدم كه نه كوچك بود و نه بزرگ و به آرامى جارى بود نزديك شدم و دو سه كف از آن نوشيدم و ديدم شيرين و خنك و لذيذ است شتابان به جايى كه فرود آمده بوديم بازگشتم و به خدمتكاران مژده دادم كه آب را يافته‌ام و مشكها و ادوات را برداشتند تا آنها را از آب پر كنيم و نمىدانستم كه پدرم در جستجوى

338

نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 338
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست