responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 337


در اطرافش بودند همگى به عمر طولانى وى گواهى دادند و گفتند : ما از وقتى كه به دنيا آمده‌ايم او را بدين حال ديده‌ايم و پدران و اجداد ما نيز همين را مىگفتند .
سپس با او آغاز سخن كرديم و از داستان و حال و سبب طول عمرش پرسش كرديم و ديديم كه عقلش بجاست ، هر چه به او مىگويند مىفهمد و در كمال خردمندى به آن پاسخ مىگويد ، گفت : پدرى داشته است كه كتابهاى پيشينيان را مطالعه مىكرده است و در آنها ذكرى رفته بود از چشمهء آب حيات و اينكه در شهر ظلمات جارى است و هر كس از آن بنوشد عمرش طولانى خواهد شد و او بر وارد شدن بر شهر ظلمات حريص گرديد ، بار بست و به مقدار كفايت توشه برداشت و مرا نيز همراه كرد و دو خدمتكار چابك و تعدادى شتر باركش داشتيم در آن روز من سيزده ساله بودم و ما را برد تا به شهر ظلمات رسيديم و بر آن داخل شديم و شش شبانه روز آنجا بوديم و ميان شب و روز همين اندازه فرق بود كه روز كمى روشن و تاريكى آن از شب كمتر بود ، در ميان كوهها و درّه‌ها و تلّها فرود آمديم و پدرم در آنجا در جستجوى آب حيات مىچرخيد ، زيرا در كتب خوانده بود كه مجراى آن نهر در اينجاست و چند روز

337

نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 337
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست