نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 328
و پشك آن آهوها را بجو ، به خدا سوگند هرگز دروغ نگفتم و از حبيبم دروغ نشنيدم آنها زرد و به رنگ زعفران است . ابن عبّاس گويد : در جستجوى آنها برآمدم و همهء آنها را در يك جا يافتم و ندا كردم اى امير المؤمنين ! آنها را به همان نحوى كه وصف كردى پيدا كردم ، على عليه السّلام فرمود : خدا و رسولش راست گفتارند ، سپس برخاست و هرولهكنان پيش آمد آنها را برداشت و بوئيد و فرمود : اينها بعينه همان است ، اى ابن عبّاس ! آيا مىدانى اين پشكها چيست ؟ اينها را عيسى بن مريم بوئيده است و داستان آن چنين است كه به همراه حواريّون از اينجا مىگذشتند و اين آهوها را ديد كه مجتمع شدهاند آنها گريان به نزد او آمدند ، عيسى عليه السّلام نشست و حواريّون نيز نشستند و او گريست و حواريّون نيز گريستند و در حالى كه نمىدانستند كه چرا عيسى نشسته و چرا گريه مىكند ، آنگاه گفتند : اى روح خدا و اى كلمة الله ! براى چه گريه مىكنيد ؟ گفت : آيا مىدانيد كه اين چه سرزمينى است ؟ گفتند : نه ، گفت : اين سرزمينى است كه نونهال احمد رسول و نونهال حرّهء طاهره يعنى بتول كه شبيه مادرم مريم است در اينجا كشته مىشود و در تربتى كه به واسطهء طينت
328
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 328