نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 329
آن نونهال شهيد از مشك خوشبوتر دفن مىشود و طينت پيامبران و اولاد پيامبران چنين است و اين آهوها با من مكالمه كرده و مىگويند كه ما به خاطر اشتياقى كه به تربت اين نونهال شهيد داريم در اين سرزمين مىچريم و يقين دارند كه در اين سرزمين در امانند ، سپس با دست خود مشتى از آنها برداشت و بوئيد و فرمود : اينها پشك آهوهاست كه به خاطر گياهانى كه در اين سرزمين مىرويد چنين خوشبو است بار الها ! آنها را براى ابد باقى بدار تا پدرش آنها را ببويد و بدان تسليت آرامش يابد و فرمود : تا به اين زمان باقى ماندهاند و رنگ زرد آنها به خاطر طول مدّتى است كه بر آنها گذشته است ، اين سرزمين كرب و بلاست . و با صداى بلند فرمود : اى پروردگار عيسى بن مريم ! قاتلان حسين و حملهكنندگان به او و ياوران آنها را مبارك مگردان و به كسانى كه دست از يارى او كشند خير مده ، آنگاه گريهء سختى كرد و ما هم با او گريستيم تا آنكه به رو در افتاد و زمانى طولانى بيهوش گرديد ، بعد از آن به هوش آمد و مقدارى از آن پشكها را برداشت و در رداء خود بست و به من نيز فرمود چنين كنم ، آنگاه گفت : اى ابن عبّاس ! هر گاه ديدى كه از آنها خون بتراود بدان كه ابا عبد الله در اين سرزمين كشته شده و دفن گرديده است .
329
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 329