نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 264
25 - ابو عبد الله حسين بن اسماعيل كندى گويد : ابو طاهر بلالىّ به من گفت : آن توقيعى كه از ابو محمّد عليه السّلام براى من صادر شده و آن را به جانشين پس از او تعليق كردهاند وديعهاى از جانب من در بيت توست ، من اين مطلب را به سعد گفتم و او گفت : دوست دارم آن توقيع را ببينى و عين لفظ آن توقيع را برايم بنويسى ] و من به ابو طاهر گفتم : دوست دارم عين لفظ توقيع را برايم استنساخ كنى و او را از مسألت خود با خبر كردم ، او گفت : سعد را نزد من بياور تا وسائط ميان من و او ساقط شود و توقيعى از ابو محمّد عليه السّلام دو سال قبل از درگذشت او برايم صادر شد و مرا از جانشين پس از خود با خبر كرد و سه روز پس از درگذشت او نيز توقيعى به دستم رسيد كه مرا از آن خبر داده بود ، پس لعنت خدا بر كسانى باد كه حقوق اولياء خدا را منكرند و مردمان را بر دوش آنان سوار مىكنند و الحمد لله كثيرا . 26 - و جعفر بن حمدان نامهاى نوشت و اين مسائل را فرستاد : كنيزى را براى خود حلال كردم و با او شرط كردم كه از او فرزند نخواهم و او را به سكونت در منزل خود الزام نكنم چون مدّتى گذشت گفت : بار دارم ، گفتم : چگونه و من
264
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 264