نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 265
ياد ندارم كه از تو خواستار فرزند شده باشم ، سپس مسافرت كردم و بازگشتم و پسرى به دنيا آورده بود و من او را انكار نكردم و اجرت و نفقهء او را قطع نكردم و من مزرعهاى دارم كه پيش از آنكه اين زن به سراغم آيد آن را به ورثه و ساير اولادم خيرات كردم و شرط كردم تا زندهام كم و زياد كردن آن با خودم باشد ، اكنون اين زن اين فرزند را آورده است و من او را به وقف متقدم مؤبّد ملحق نكردم و وصيّت كردهام كه اگر مرگ فرا رسد تا صغير است خرج او را بدهند و چون كبير شد از مجموع اين مزرعه دويست دينار به او بدهند و پس از آنكه اين مبلغ را به او دادند ديگر براى او و فرزندانش حقّى در اين وقف نباشد اكنون رأى شما را - اعزّك الله - در بارهء اين فرزند براى ارشاد خود خواستارم و امتثال مىكنم و براى عافيت و خير دنيا و آخرت ملتمس دعايم . پاسخ آن : مردى كه آن كنيز را بر خود حلال ساخته و با وى شرط كرده كه از او فرزند نخواهد ، سبحان الله ! اين شرط با كنيز شرط با خداى تعالى است ، اين
265
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 265