نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 255
گويد : محمّد بن يزداد نامهاى نوشت و در آن درخواست كرد تا براى پدر و مادرش دعا كند و پاسخى چنين آمد : خداوند تو را و پدر و مادر و خواهر در - گذشتهات را كه ملقّب به كلكى بود بيامرزد و او زنى صالح بود كه با جوارى ازدواج كرده بود . و نامهاى نوشتم و آن را به همراه پنجاه دينار كه متعلَّق به مؤمنين بود فرستادم ولى ده دينار آن از آن دختر عمويم بود كه بهرهاى از ايمان نداشت و نامش را در آخر نامه و تفصيلات نوشتم تا نشانهاى باشد كه براى او دعا نكند ، پاسخ آمد و براى مؤمنين چنين دعا شده بود : خداوند از ايشان بپذيرد و به آنها احسان كند و تو را پاداش نيكو دهد . و براى دختر عمويم دعايى نكرده بود . گويد : ديگر بار دينارهايى كه متعلَّق به جمعى از مؤمنين بود فرستادم و مردى كه به او محمّد بن سعيد مىگفتند چند دينار داد و من متعمّدا آن را به اسم پدرش فرستادم چون از دين خدا بهرهاى نداشت وصول آن با اين عنوان صادر شد نام او محمّد است .
255
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 255