نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 254
ابو القاسم گويد : ابن رميس [1] به توسّط حاجز ده دينار فرستاده بود و حاجز فراموش كرده بود كه آن را برساند ، آنگاه ابتداء به حاجز نوشت : دينارهاى ابن رميس را بفرست . گويد : هارون بن موسى در بارهء امورى نامهاى نوشت و با قلم بىمركب نوشت كه براى دو فرزند برادرش كه در زندان بودند دعا كند ، پاسخ نامهء او صادر شد و براى آن دو زندانى - به نام - دعا كرده بود . گويد : مردى از بستگان حميد نامهاى نوشت و درخواست كرد دعا كند تا فرزندش پسر باشد ، پاسخ آمد : دعاى در باب فرزند بايستى پيش از آنكه جنين چهار ماه شود صورت پذيرد و به زودى دخترى براى تو به دنيا مىآيد . و چنان شد كه فرموده بود . گويد : محمّد بن محمّد بصرىّ [2] نامهاى نوشت و در آن درخواست دعا كرد كه امور دخترانش را كفايت كند و حجّ روزيش شود و مالش بدو بازگردد ، پاسخ درخواست وى صادر شد و در همان سال به حجّ رفت و چهار دختر از شش دخترانش مردند و مالش بدو بازگشت .
[1] - في بعض النسخ « ابو رميس » و في بعضها « أبو دميس » . [2] - في بعض النسخ « القصرى » .
254
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 254