نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 247
شدى ، خداوند عمر او را قطع كرد و پس از مرگش توقيعى چنين صادر شد : او قصد ما كرد و ما صبر پيشه ساختيم و خداوند به نفرين ما عمر او را قطع كرد . 13 - حسن بن فضل يمانىّ گويد : قصد سامرّاء كردم و يك كيسهء دينار و دو جامه برايم آوردند و من آنها را برگردانيدم و با خود گفتم : آيا منزلت من نزد آنها اين مقدار است و فريفته شدم ، بعد از آن پشيمان شدم و نامهاى نوشتم و عذرخواهى و استغفار كردم و گوشهاى رفته و با خود مىگفتم : به خدا سوگند اگر آن كيسه را به من بازگردانند ، گرهء آن را باز نكنم و آن را خرج نكنم تا آنكه آن را به نزد پدرم برم كه او داناتر از من به آن است گويد : آن كسى كه كيسه را از من گرفت اشارهاى نكرد و مرا از آن كار باز نداشت ، آنگاه براى او نامهاى چنين صادر شد : خطا كردى كه به او نگفتى كه بسا ما اين عمل را با دوستانمان مىكنيم و بسا آنها از ما چنين درخواست مىكنند تا بدان تبرّك جويند ، و براى من نيز نامهاى چنين صادر شد : خطا كردى كه احسان ما را باز گردانيدى و چون از خداى تعالى استغفار كنى او تو را مىآمرزد و اگر قصد و نيّت تو آن است كه به آن كيسه دست نزنى و چيزى از آن را در راه خرج نكنى آن را به تو نخواهيم
247
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 247