responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 228


گفت : آن مال را نزد من آوريد ، گفتند : ما مردمى اجير و وكيل صاحبان اين مال هستيم و آن را تسليم نمىكنيم مگر به همان علاماتى كه از آقاى خود حسن بن علىّ مىدانيم ، اگر تو امامى بر ما روشن كن و الَّا آن را به صاحبانش بر مىگردانيم تا هر كارى كه صلاح مىدانند بكنند .
راوى گويد : جعفر به نزد خليفه - كه در آن روز در سامرّاء بود - رفت و عليه آنها دشمنى كرد و خليفه آنها را احضار كرد و گفت : آن مال را به جعفر تسليم كنيد ، گفتند : خدا امير المؤمنين را به صلاح آورد ، ما گروهى اجير و وكيل اين اموال هستيم و آنها سپردهء مردمانى است و به ما گفته‌اند كه آن را جز با علامت و دلالت به كسى ندهيم ، و با ابو محمّد حسن بن علىّ عليهما السّلام نيز همين عادت جارى بود .
خليفه گفت : چه علامتى با ابو محمّد داشتيد ؟ گفتند : دينارها و صاحبانش و مقدار آن را گزارش مىكرد ، و چون چنين مىكرد آنها را تسليم وى مىكرديم ، ما مكرّر به نزد او مىآمديم و اين علامت و دلالت ما بود و اكنون او در گذشته است ، اگر اين مرد صاحب الأمر است بايستى همان كارى را كه برادرش انجام مىداد انجام دهد و الَّا آن اموال را به صاحبانش برمىگردانيم .

228

نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 228
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست