نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 209
خانه در جستجوى كاروان حاجيان بيرون آمدم و گروهى را ديدم كه مىخواهند به حجّ بروند و به نزد اوّلين آنها شتافتم و چنين بود تا آنكه بيرون رفتند و من در اين سفر مىخواستم به كوفه بروم و چون به آنجا رسيدم از مركب خود پياده شدم و متاع خود را به برادران مورد اعتمادم سپردم و رفتم تا از آل ابو محمّد عليه السّلام جويا شوم و جستجو كردم امّا هيچ اثر و خبرى نشنيدم و با اوّلين گروه خارج شدم و در اين سفر مىخواستم به مدينه بروم و چون به آنجا درآمدم بىصبرانه از مركب پياده شدم و متاع خود را به برادران مورد اعتمادم سپردم و رفتم تا از اخبار و آثار پرسش كنم امّا نه خبرى شنيدم و نه اثرى مشاهده كردم و پيوسته چنين بودم تا آنكه مردم به سمت مكَّه حركت كردند و من هم با آنها آمدم و به مكَّه رسيدم و فرود آمدم و بنهء خود را به امينى سپردم و در جستجوى آل ابو محمّد عليه السّلام بودم امّا خبرى نشنيدم و اثرى به دست نياوردم و پيوسته بين نااميدى و اميد بودم و در كار خود انديشه مىكردم و خود را سرزنش مىنمودم تا آنكه شب دامن گسترد و با خود گفتم : انتظار مىكشم تا گرد كعبه خالى شود تا بتوانم طواف كنم و از خداى تعالى مىخواهم كه مرا به آرزوى خود برساند و چون گرد خانهء خدا خلوت شد براى طواف برخاستم كه به ناگاه جوانى نمكين و
209
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 209