نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 188
را حكايت كرده است . و آن چنين است كه در همدان مردمى هستند كه به بنى راشد شهرت دارند و همهء آنها شيعه و امامى هستند ، من از آنها پرسيدم كه چرا در ميان مردم همدان تنها اين خاندان شيعه شدهاند يكى از شيوخ آنها - كه ظاهر الصّلاح و وجيه بود - گفت : سبب آن اين است كه جدّ ما « راشد » كه نسبت ما به اوست سالى به زيارت بيت الله رفته بود ، و در بازگشت نقل مىكرد كه هنگام بازگشت از حجّ كه چند منزل را در بيابان پيموده بوديم ، ميل پيدا كردم كه از مركب فرود آيم و قدرى پياده راه بروم و چندان پياده راه رفتم كه خسته شدم و خوابم گرفت ، با خود گفتم : اندكى مىخوابم و چون دنبالهء كاروان رسيد بر مىخيزم ، گويد : خوابى سير كردم و چون از حرارت آفتاب برخاستم كسى را نديدم ، وحشت كردم نه راه را مىشناختم و نه اثرى نمايان بود آنگاه به خدا توكَّل كردم و گفتم به راهى مىروم كه او مىخواهد ، هنوز چندان نرفته بودم كه خود را در سرزمين سبز و خرّمى ديدم كه گويا به تازگى در آنجا باران باريده بود و تربتش نيكو بود ، در وسط آن سرزمين خرّم قصرى ديدم كه مانند برق شمشير مىدرخشيد ، با خود گفتم اى كاش مىدانستم اين چه قصرى است كه تاكنون آن را نديده و وصف آن
188
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 188