نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 150
باش كه امشب آن مولودى كه نزد خداى تعالى گرامى است و خداوند به واسطهء او زمين را پس از مردنش زنده مىكند متولَّد مىشود ، گفتم : اى سرورم ! از چه كسى متولَّد مىشود و من در نرجس آثار باردارى نمىبينم . فرمود : از همان نرجس نه از ديگرى . حكيمه گويد : به نزد او رفتم و پشت و شكم او را وارسى كردم و آثار باردارى در او نديدم ، به نزد امام برگشتم و كار خود را بدو گزارش كردم ، تبسّمى فرمود و گفت : در هنگام فجر آثار باردارى برايت نمودار خواهد گرديد ، زيرا مثل او مثل مادر موسى عليه السّلام است كه آثار باردارى در او ظاهر نگرديد و كسى تا وقت ولادتش از آن آگاه نشد ، زيرا فرعون در جستجوى موسى ، شكم زنان باردار را مىشكافت و اين نيز نظير موسى عليه السّلام است . حكيمه گويد : به نزد نرجس برگشتم و گفتار امام را بدو گفتم و از حالش پرسش كردم ، گفت : اى بانوى من ! در خود چيزى از آن نمىبينم ، حكيمه گويد : تا طلوع فجر مراقب او بودم و او پيش روى من خوابيده بود و از اين پهلو به آن پهلو نمىرفت تا چون آخر شب و هنگام طلوع فجر فرارسيد هراسان از جا جست و او را در آغوش گرفتم و بدو « اسم الله » مىخواندم ، ابو محمّد عليه السّلام بانگ
150
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 150