responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 140


به من ارزانى كنند ، و چون پدربزرگم چنين كرد اظهار صحّت و عافيت نمودم و اندكى غذا خوردم پدر بزرگم بسيار خرسند شد و به عزّت و احترام اسيران پرداخت و نيز پس از چهار شب ديگر سيّدة النّساء را در خواب ديدم كه به همراهى مريم و هزار خدمتكار بهشتى از من ديدار كردند و مريم به من گفت : اين سيّدة النّساء مادر شوهرت ابو محمّد است ، من به او در آويختم و گريستم و گلايه كردم كه ابو محمّد به ديدارم نمىآيد . سيّدة النّساء فرمود : تا تو مشرك و به دين نصارى باشى فرزندم ابو محمّد به ديدار تو نمىآيد و اين خواهرم مريم است كه از دين تو به خداوند تبرّى مىجويد و اگر تمايل به رضاى خداى تعالى و رضاى مسيح و مريم دارى و دوست دارى كه ابو محمّد تو را ديدار كند پس بگو : أشهد أن لا إله إلَّا الله و أشهد أنّ محمّدا رسول الله و چون اين كلمات را گفتم : سيّدة النّساء مرا در آغوش گرفت و مرا خوشحال نمود و فرمود : اكنون در انتظار ديدار ابو محمّد باش كه او را نزد تو روانه مىسازم . سپس از خواب بيدار شدم و مىگفتم : وا شوقاه به ديدار ابو محمّد ! و چون فردا شب فرا رسيد ، ابو محمّد

140

نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 140
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست