responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 103


خداى تعالى را اجابت مىكردند و به درگاه او مىناليدند و چون به مغرب آفتاب رسيد آن امّتى را ديد كه خداى تعالى در كتابش از آنها ياد كرده است و با آنها همان عملى را كرد كه با اقوام پيش از آنها كرده بود تا آنكه از كار مردم مغرب فارغ شد و جمعيّت و شمارى به دست آورد كه تنها خداوند تعداد آنها را مىداند و قدرت و سطوتى بهم رسانيد كه جز خداى تعالى توانايى آن را نداشت و زبانهاى مختلفه و تمايلات درهم و برهم و دلهاى پراكنده براى وى حاصل شد ، سپس در تاريكى هشت شبانه روز طىّ مسافت كرد و يارانش چشم به راه او بودند تا آنكه به كوهى رسيد كه محيط به همهء زمين بود و ناگهان فرشته‌اى از فرشتگان را ديد كه آن كوه را در قبضه داشت و مىگفت : منزّه است پروردگارم از الآن تا آخر روزگار ، منزّه است پروردگارم از اوّل دنيا تا آخر آن ، منزّه است پروردگارم از موضع دستم تا عرش ربّم ، منزّه است پروردگارم از منتهاى تاريكى تا سرحدّ نور ، و چون ذو القرنين آن تسبيحات را شنيد به سجده افتاد و سر بر نداشت تا آنكه خداى تعالى او را نيرومند كرد و بر نگريستن به آن فرشته يارى نمود . فرشته بدو گفت :
اى آدميزاده چگونه توانستى بدين موضع برسى در حالى كه پيش از تو آدمىزاده‌اى بدينجا نرسيده است ؟ ذو القرنين گفت : آنكه تو را به قبضه كردن

103

نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 103
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست