نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 102
ارزانى مىكنم تا هر چيزى را بشنوى و زبانت را به هر چيزى باز مىكنم و گوشت را مىگشايم تا هر چيزى را بشنوى و چشمت را بينا مىكنم تا هر چيزى را بنگرى و برايت شماره مىكنم تا چيزى از تو فوت نشود و برايت حفظ مىكنم تا چيزى از تو نهان نشود و پشتت را استوار مىسازم تا چيزى تو را به هراس نيفكند و لباس هيبت بر اندام تو مىپوشم تا چيزى تو را نترساند و انديشهات را درست و استوار مىگردانم تا به هر چيزى برسى و تنت را مسخّرت مىسازم تا همه چيز را نيكو گردانى و نور و ظلمت را در اختيار تو قرار مىدهم و آنها را دو لشكر از لشكريان تو قرار مىدهم تا نور هدايتت كند و ظلمت صيانتت نمايد و امّت به دنبال تو درآيد . و ذو القرنين با رسالت پروردگارش روان شد و خداوند او را بدان چه وعده فرموده بود مؤيّد كرد تا آنكه به مغرب آفتاب گذر كرد و به هيچ امّتى از امّتها نمىگذشت جز آنكه آنها را به خداى تعالى فرا مىخواند ، اگر مىپذيرفتند از آنها قبول مىكرد و اگر نمىپذيرفتند تاريكى آنها را فرا مىگرفت و شهر و ده و دژ و خانه و سراهاى آنها تاريك مىشد و ديدههايشان تار مىگرديد و در دهان و بينى و گوش و درونشان در مىآمد و متحيّر باقى مىماندند تا در نهايت
102
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 102