نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 462
« فرمان رسيده است كه آن را خود و يا فردى كه از من است ابلاغ كند » و سوره را از ابو بكر گرفت و آن را به عليّ - نه غير او - داد و اگر ابو بكر بر حسب نسب از عترت او بود . و تفسير ابن اعرابى كه آن را به همشهرى تفسير كرده است صحيح نباشد ، محال بود كه سوره را از او بگيرد و آن را به على عليه السّلام بسپارد . و گفتهاند كه عترت صخرهء بزرگى است كه سوسمار نزد آن لانه مىسازد و در آن مأوى مىكند و اين به واسطهء كمى هدايت اوست كه لانهء خود را از آن صخره مىيابد . و گفتهاند كه عترت ريشهء درخت بريده شده است و از اصول و ريشههاى آن مىرويد و عترت در غير اين معانى قول پيامبر صلَّى الله عليه و آله و سلَّم است كه فرموده « لا فرعة و لا عتيرة » و اصمعى در شرح آن گويد : در زمان جاهليت شخص براى گوسفندانش نذر مىكرد كه اگر آنها به صد رأس برسد ، « رجبيّه » و « عتائر » خود را براى آنها قربانى كند و گاهى آن شخص به گوسفندانش بخل مىورزيد و آهو صيد مىكرد و آن را نزد خدايان و براى گوسفندانش قربانى مىكرد تا به نذرش عمل كرده باشد . حارث حلَّزه يشكرى مىگويد : آنچه شما طلب مىكنيد اعتراض باطل و ستم است و نبايد ما را به واسطهء گناه ديگران مؤاخذه كنيد ، همچنان كه به عوض گوسفند آهو قربانى مىكنند .
462
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 462