نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 406
نجات خواهد يافت . سپس چون آدم عليه السّلام در بستر بيمارى مرگ افتاد به دنبال هبة الله فرستاد و به او گفت : اگر جبرئيل يا هر كدام از ملائكه را ملاقات كردى از جانب من به او سلام برسان و بگو : اى جبرئيل ! پدرم از ميوههاى بهشتى از تو درخواست مىكند ، اين پيام را به جبرئيل رسانيد و او چنين گفت : اى هبة الله ! پدرت درگذشته است و من براى نماز خواندن بر او آمدهام ، برگرد ، هبة الله بازگشت و ديد كه پدرش جان به جان آفرين تسليم كرده است و جبرئيل به او آموخت كه چگونه آدم را غسل دهد ، او را غسل داد و چون هنگام نماز خواندن بر او رسيد ، هبة الله گفت : اى جبرئيل پيش بايست و بر آدم نماز بخوان و جبرئيل گفت : اى هبة الله ! خداوند به ما فرمان داد كه در بهشت بر پدرت سجده كنيم و حقّ نداريم كه بر هيچ يك از فرزندانش امام باشيم . هبة الله پيش ايستاد و بر آدم نماز خواند و جبرئيل و گروهى از ملائكه پشت سر او بودند و به دستور جبرئيل سى تكبير بر او گفت و بيست و پنج تكبير از آن برداشته شد ، و امروزه سنّت ما پنج تكبير است ، و نيز رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و سلَّم در جنگ بدر بر هفت تن يا نه تن پنج تكبير مىگفت . سپس چون هبة الله پدرش آدم را دفن كرد ، قابيل به نزد وى آمد و گفت : اى
406
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 406