چهل شب گريست ، سپس از خداى تعالى درخواست كرد كه فرزندى به او عطا كند و فرزندى براى او متولَّد شد كه او را « هبة الله » ناميد زيرا هبهء خداى تعالى بود و آدم او را بسيار دوست مىداشت ، و چون نبوّت آدم عليه السّلام منقضى شد و روزگارش به انجام رسيد ، خداى تعالى به او وحى فرمود كه اى آدم ! نبوّتت منقضى شد و روزگارت به انجام رسيد ، اكنون علمى كه در نزد تو است و ايمان و اسم اكبر و ميراث علم و آثار نبوّت را به ذرّيّهء خود منتقل كن ، و در اختيار فرزندت هبة الله قرار ده ، زيرا من علم و ايمان و اسم اكبر و ميراث علم و آثار نبوّت را از فرزندان تو تا روز قيامت قطع نمىسازم ، و زمين را فرو نگذارم جز آنكه در آن عالمى باشد كه دين من و طاعت من بدو شناخته شود و وسيلهء نجات كسانى باشد كه بين تو و نوح به دنيا آيند و آدم عليه السّلام نوح عليه السّلام را ذكر فرموده و گفته است : خداى تعالى پيامبرى را بر انگيزد كه نامش نوح است و او مردم را به خداى تعالى فراخواند ، امّا او را تكذيب كنند و خداوند آنها را به واسطهء طوفان هلاك سازد و بين آدم و نوح عليهما السّلام ده پدر فاصله بود كه همهء آنها پيامبران خدا بودند و آدم به هبة الله وصيّت كرد كه هر كدام از شما كه او را درك كرديد بايد به او ايمان بياورد و از وى پيروى كند و او را تصديق نمايد كه چنين كسى از غرق شدن

405