نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 305
گفت : اى خداى من ! مرا قبض روح كن ! و ملك الموت جانش را همان جا گرفت و دفنش كرد و خاك بر او ريخت و آنكه به حفر قبر مشغول بود كسى جز ملك الموت نبود كه به صورت آدمى در آمده بود و اين در صحراى تيه بود و فريادكنندهاى از آسمان ندا در داد كه موساى كليم در گذشت و كيست كه دار فانى را وداع نكند ؟ و پدرم از جدّش و او از پدرش و او از ائمّه عليه السّلام روايت كرده است كه از رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و سلَّم پرسش شد كه قبر موسى عليه السّلام كجاست ؟ و آن حضرت فرمود : آن بر كنار راه بزرگى پهلوى تلّ سرخ است . بعد از آن يوشع بن نون عليه السّلام به امر نبوّت و خلافت قيام كرد و بر آزار و سختى و بلاى سركشان شكيبا بود تا آنكه سه تن از طواغيت درگذشتند و پس از آنها كارش بالا گرفت ، امّا دو تن از منافقان قوم موسى عليه السّلام صفوراء دختر شعيب همسر موسى عليه السّلام را به شورش واداشتند و به همراهى صد هزار نفر به جنگ يوشع بن نون آمدند و او با ايشان جنگيد و بسيارى از آنها كشته شدند و بقيّه به اذن خداى تعالى گريختند و صفوراء دختر شعيب اسير شد و يوشع بن نون
305
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 305