نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 274
همان هنگام كه در رحم مادرش بود نهان ساخت تا آنكه خداى تعالى به قدرت كاملهء خود او را از رحم به پشتش در آورد ( يعنى آثار حمل در وى نمايان نبود ) سپس امر ولادتش را نهان ساخت تا وقتى كه مدّت غيبت به سر آمد . 1 - ابو بصير از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه فرمود : پدر ابراهيم عليه السّلام منجّم نمرود بن كنعان بود و نمرود بدون مشورت با او كارى نمىكرد . شبى از شبها در ستارهها نگريست و چون صبح شد گفت : ديشب امر شگفتى ديدم ، نمرود گفت : آن چيست ؟ گفت : مولودى را ديدم كه در اين سرزمين متولَّد مىشود و هلاك ما به دست اوست و به همين زودى مادرش به او باردار مىشود ، نمرود از آن خبر تعجّب كرد و گفت : آيا زنان بدو باردار شدهاند ؟ گفت : خير و در علم خود يافته بود كه آن مولود را به آتش مىسوزانند ، امّا ندانسته بود كه خداى تعالى او را نجات خواهد داد . فرمود : نمرود زنان را از مردان دور ساخته و زنان را در ميان شهر محبوس ساخت تا مردى به زنى دسترسى نداشته باشد . فرمود : امّا پدر ابراهيم عليه السّلام با زنش مواقعه كرد و آن زن باردار شد و پنداشت كه اين همان مولود
274
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 274