نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 235
و امام حسن عليه السّلام نيز عزم جهاد كرد ، امّا چون اصحابش به او خيانت كردند او نيز معاويه را به حال خود واگذاشته و ملازم منزل خود شد . پس مىفهميم كه حكم جهاد با دشمن وقتى واجب است كه ياران و ياورانى موجود باشد و به اجماع خردمندان ، عالم از مجاهدى كه عالم نباشد افضل است و اين گونه نيست كه هر كسى كه مردم را به جهاد فرا مىخواند حكم جهاد را بداند و زمان وجوب مقاتله و هنگام نيكويى مصالحه را تشخيص دهد و آينده وضعيّت رعيّت را در نظر گيرد و بداند كه احكام خونها و اموال و فروج چيست و در بارهء اين امور چه بايد كرد ؟ علاوه بر اينها ما از برادران خود به يك چيز راضى هستيم و آن اينكه غير از ائمّهء اطهار عليهم السّلام مردى را از عترت به ما نشان بدهند كه از خداوند نفى تشبيه كند و به جبر معتقد نباشد و اجتهاد و قياس را در احكام شرعيّه بكار نگيرد و مستقل و با كفايت باشد تا ما با او خروج كنيم . امر به معروف و نهى از منكر فريضهاى است كه بايد به قدر طاقت و بر حسب امكان بجا آورده شود و عقول شهادت مىدهند كه تكليف ما لا يطاق فاسد است و مردم را در معرض هلاك قرار دادن زشت است ، و يك قسم از در معرض هلاك قرار دادن آن است كه جماعت اندكى كه مشاهدهء جنگ نكرده و فنون كارزار نياموختهاند به جنگ قومى كه
235
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 235