نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 231
زيرا كتاب و عترت به همراه هم جانشين پيامبر شدهاند و حديث هم به آن ناطق و شاهد است و لله المنّة . سپس صاحب كتاب به حجّتى روى آورده كه عليه اوست و گفته است : « از كسى كه مدّعى امامت براى بعضى از عترت است و نه همهء ايشان درخواست اقامهء حجّت مىكنيم » در حالى كه خودش را فراموش كرده است كه امامت را مخصوص فرزندان حسن و حسين عليهما السّلام مىداند سپس مىگويد « اگر ما را حوالهء به اباطيل كنند از قبيل علم غيب و مانند آن از خرافاتى كه هيچ دليلى بر آن جز صرف ادّعا ندارند ، به مثل آن دعوى با ايشان معارضه مىشود و مىگوئيم اگر دعوى همان دليل است ، رواست كه عترت از ظالمين لأنفسهم باشد » . و به صاحب كتاب مىگوئيم : از علم غيب بسيار سخن مىگوئى و غيب را كسى جز خدا نمىداند ، و كسى كه آن را براى بشرى ادّعا كند كافر است و ما به تو و اصحاب تو گفتيم كه دليل ما بر مدّعاى خويش فهم و علم است ، اگر شما هم مثل آن را داريد آن را ظاهر كنيد و اگر چيزى جز بدگوئى و افترا و سركوبى جميع به واسطهء قول بعضى از غلات نسبت به همهء اماميّه نداريد ، كار خيلى سهل
231
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 231