نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 227
سپس گويد : جملهء « اگر چنين گويند چنان گفته شود » را ما نمىگوئيم . حجّت ما را در اين باب شنيديد و همان كافى است و الحمد لله . آنگاه گويد : مطلبى را كه در بارهء بنى هاشم توهّم كردهاند درست نيست ، زيرا پيامبر اكرم به اتّفاق ما و شما امّت را به پيروى از عترت دلالت فرموده است ، عترتى كه عبارت از نزديكان و خويشان او هستند و كسى در اين نزديكى به ايشان نرسد و مقام امامت خاصّ آنهاست ، نه آزادشدگان و فرزندان آزادشدگان كه ابو سفيان و معاويه و امثال ايشان باشند ، و در هر عصرى يكى از عترت مستحقّ خلافت است ، زيرا امام بايد يكى باشد تا ملازم قرآن باشد و بدان دعوت نمايد ، زيرا پيامبر فرموده است : ايشان از كتاب جدا نشوند تا در سر حوض كوثر بر من وارد شوند و اين اجماع است و ساير كسانى كه از بنى هاشم ذكر گرديد از ذريّهء رسول اكرم صلَّى الله عليه و آله و سلَّم نيستند ، گرچه ولادتشان در بين آنها بوده است و هر يك از فرزندان دختر به پدرانشان منتسب مىشوند بجز فرزندان فاطمهء زهرا كه رسول خدا عصبهء آنها و پدر ايشان است و ذريّه همان فرزندان است ، زيرا خداى تعالى فرموده است : من او و ذرّيّهء او را از شيطان رجيم در پناه
227
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 227