نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 12
و وجه ديگر آن است كه سخن به حسب قدر گوينده و شنونده تفاوت مىكند ، مثلا گفتار مردى با بندهء خود با گفتار او با سرورش فرق مىكند . اينجا گوينده خداى تعالى است و شنوندگان همهء ملائكهء او ، و سخنى كه عمومى باشد ، داراى مصلحتى عام است ، همچنان كه سخنى كه مخصوص باشد ، داراى مصلحتى مخصوص است و پاداش كارهاى عمومى از پاداش كارهاى مخصوص ، جليلتر است . مثلا يكتاپرستى كه حكمى عمومى است و بر عامّهء خلق خدا واجب شده است ، غير از حجّ و زكات و ساير ابواب شرع است كه مخصوص به عدّهاى خاصّ است ، و گفتار خداى تعالى كه « وَإِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً » ، دلالت بر آن دارد كه در آن ، معنايى از معانى توحيد نهفته است ، زيرا آن را بطور عموم ادا فرموده است . و اگر كلمهاى در پى كلمهاى ديگر در آيد و مقصود از هر دو يك معنى باشد ، در لوازم معنا با يك ديگر شريك خواهند بود . و وجه آن اين است كه خداوند مىدانست كه در ميان بندگانش كسانى هستند كه او را يكتا مىشمرند و فرمانش را امتثال مىكنند ، و نيز در ميان ايشان كسانى هستند كه از آن بندگان عيبجويى كنند و حريم ايشان را مباح شمرند ، و اگر خداى تعالى با قهر و غلبه از ايشان جلوگيرى نمايد ، حكمت باطل شده و
12
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 12