نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 583
نيشابور بسند مذكور در متن از ريّان بن شبيب - دائى معتصم عبّاسى و برادر ماردة ( كنيز هارون الرّشيد ، مادر معتصم ) - روايت كرد كه گفت : چون مأمون خواست براى خود به امير المؤمنينى و براى حضرت رضا به ولايتعهدى و براى فضل بن سهل ( ذو الرّياستين ) به وزارت از مردم بيعت گيرد ، دستور داد سه مبل يا صندلى مخصوص مرتب كردند ، و هر يك بر يكى از آنها قرار گرفت ، بعد اذن داد مردم براى بيعت وارد شوند ، مردم از درى داخل مىشدند و با دست دادن بدين صورت كه آن سه تن دست راست خود را پشت بآسمان نگهداشتند ، و مردم كف دست رو به بالا بزير دست آنان از آخر شستها تا بالاى انگشت كوچك مىكشيدند ، و از در ديگر بيرون مىشدند ، تا در آخر پس از بيعت همهء افراد ، جوانى از انصار پيش آمد و بعكس قبلىها دست داد ( يعنى شست خود را زير انگشت كوچك امام قرار داد و بطرف شست امام كشيد ) و حضرت لبخندى زده فرمود : همه بصورت فسخ بيعت دست دادند ، ولى اين جوان بصورت عقد بيعت عمل كرد ، مأمون پرسيد عمل فسخ چگونه است و عمل عقد چگونه ؟ امام عليه السّلام فرمودند : عقد بيعت دست دادنش از آخر انگشت
583
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 583