نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 561
است : من بر شما ولايت يافتم و امّا بهترين شما نيستم ، و آنكه پس از وى بود در باره اش گويد كه بيعت با اوّلى اشتباه بود ، هر كس بمثل اين كار بعد از اين رفتار كند او را بكشيد ، بخدا سوگند نپسنديد و راضى نبود براى كسى كه عمل آنان را تكرار كند مگر بقتل و كشته شدن ! پس كسى كه بهترين مردم نيست - در حالى كه بهترى نخواهد بود مگر بصفات و خصوصياتى كه يكى از آنها علم است ، و يكى جهاد و كوشش و ديگر فضائل و در او نبود - و هر كس بيعت با او بامامت لغزش و اشتباه باشد كه موجب كشتن كسى باشد كه مثل آن را تكرار كند ، چگونه امامتش براى ديگران مورد قبول باشد و وضع او اين باشد ؟ سپس خود روى منبر گفت : مرا شيطانى است كه بر من عارض مىشود هر گاه او از طريق مستقيم مرا بكجى كشانيد شما مردم مرا براه راست آوريد ، و هر گاه خطائى از من سرزد ارشادم كنيد ، بنا بر اين اينان بقول خودشان امام نيستند چه راست بگويند چه دروغ ، يحيى ديگر جوابى نداشت ، و مأمون در عجب شد و عرضكرد يا ابا الحسن در روى زمين كسى نيست كه اين طور نيكو سخن گويد جز شما ! مترجم گويد : « بايد توجه داشت كه مقصود از نقل اين روايات اثبات
561
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 561