نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 556
كه گفت : ابو الحسن عليه السّلام غلامش را با رقعه اى نزد من فرستاد كه در آن نوشته بود جامه اى كه از بافت فلانجا ، از نوع فلان ، برنگ فلان ميباشد را براى من بفرست ، من نامه اى نوشتم و بآن غلام گفتم : خدمت آن حضرت از قول من عرض كند كه با چنين خصوصيّات جامه اى نزد من موجود نيست ، و اين قسم جامه اى نمىشناسم و نزد من نيست ، فرستاده رفته بازگشت و گفت : ميفرمايد : نزد تو هست ، بيشتر جستجو كن مىيابى ، عرضكردم من گشتهام چنين جامه اى در اينجا نيست ، فرستاده رفت و بازگشت و گفت : بگرد پيدا خواهى كرد ، ابن وشّاء گويد : مردى نزد من چنين لباسى براى فروش گذارده بود و من فراموش كرده بودم ، كاوش كردم و هر چه بود زير و رو كردم تا چشمم بدان افتاد و در جامه دانى زير لباسها آن را يافتم ، و نزد آن جناب فرستادم . دلالت ديگر : 3 - احمد بن زياد همدانى - رضى الله عنه - بسند مذكور در متن از صفوان
556
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 556