responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 557


ابن يحيى روايت كرده كه گفت : من نزد حضرت رضا عليه السّلام بودم كه حسين بن - خالد صيرفىّ وارد شد و عرض كرد : قربانت گردم من خيال دارم به أعوص بروم ، امام فرمود : هر جا كه بعافيت و امن دست يافته اى ملازم آنجا باش ( يعنى رفتنت صلاح نيست ) و حسين بن خالد توجهى بفرمايش آن بزرگوار نكرد و بدان سو رهسپار شد ، در راه راهزنان بر او ريختند و آنچه با او بود ربودند و بردند . ( « اعوض » در پاره اى از نسخ « اعوص » بصاد بدون نقطه است ، و ظاهرا اين صحيح باشد كه يا مكانى است در چند فرسخى مدينه ، و يا صحرائى است در ديار بنى باهله ، و اما « اعوض » با ضاد با نقطه نام درّه اى ميباشد ، نه اسم شهر و ديار ) .
باب 56 جواب آن حضرت به سؤال ابو قرّه دوست جاثليق 1 - احمد بن زياد همدانىّ - رضى الله عنه - بسند مذكور در متن از صفوان ابن يحيى روايت كرد كه گفت : ابو قرّه دوست جاثليق از من خواست كه او را بمجلس حضرت رضا عليه السّلام ببرم ، من در اين باره اذن طلبيدم ، فرمود : او را بياور ،

557

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 557
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست