نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 526
دلالت ديگر : 26 - احمد بن زياد همدانى - رحمه الله - بسند مذكور در متن از مخوّل سجستانى روايت كرد كه گفت : چون فرستادهء مأمون براى گسيل حضرت رضا عليه السّلام بخراسان ، به مدينه وارد شد ، من در مدينه بودم ، آن حضرت بمسجد رفت كه با رسول خدا صلى الله عليه و آله وداع كند ، چند بار وداع كرد و اجازهء مرخصى خواست و هر بار قدمى چند دور ميشد و باز بسوى قبر مطهّر بازمىگشت و صدايش به گريه و ناله بلند ميشد ، من پيش رفته و به ايشان سلام كردم ، جواب سلام مرا داد ، و من او را بدين سفر بسوى مأمون تهنيت گفتم ، فرمود : دست بردار و مرا واگذار ، من از جوار جدّ بزرگوارم ميروم و در غربت جان ميسپارم ، و در كنار قبر هارون دفن ميشوم ، گويد : من بهمراه او بودم و او را دنبال ميكردم تا بخراسان رسيد و در طوس از دنيا رفت و در كنار هارون او را بخاك سپردند . دلالت ديگر : 27 - محمّد بن احمد سنانىّ - رحمه الله - بسند مذكور در متن از ابن -
526
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 526