نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 525
دلالت ديگر : 25 - جعفر بن نعيم بن شاذان - رضى الله عنه - بسند مذكور در متن از محمّد بن حفص روايت كرد كه گفت : غلام موسى بن جعفر عليهما السّلام نقل كرد كه من و جماعتى با حضرت رضا عليه السّلام در بيابانى خشك و بىآب در حركت بوديم و تشنگى بر ما و حيواناتى كه همراه ما بود سخت غلبه كرده بود و در معرض تلف واقع شده بوديم كه آن حضرت محلَّى را نشان داده فرمودند : اگر بدان جا رويد به آب خواهيد رسيد ، گفت : ما جماعت بآنجا رفتيم و چشمهء آبى بود و ما خود و همهء قافله و حيواناتمان را سيراب كرديم و از آنجا كوچ كرديم ، امام عليه السّلام فرمود : اكنون كه عزم رفتن داريد آن چشمه را جستجو كنيد ، ما هر چه كوشش كرديم اثرى از چشمه نيافتيم و جز پشك شتر چيزى نديديم . و او اين حديث را بر مردى كه از اولاد قنبر بود و يك صد و بيست سال عمر داشت تعريف ميكرد و آن پيرمرد نظير اين را براى من نقل كرد و گفت : من در آن زمان در خدمت حضرت بودم و او عليه السّلام بسوى خراسان ميرفت .
525
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 525