responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 511


شده و اكنون در رباط سعد است ، مرد بخيال افتاد كه نزد آن حضرت رود و گرفتارى و ناراحتى خود را بآن جناب بگويد تا دستور داروئى كه نافع حال او باشد را بدهد ، لذا آهنگ آن مكان كرده و بسوى رباط سعد رهسپار گشت و بر حضرتش وارد شد ، و به اشاره و آن طور كه ممكن بود گفت : يا ابن رسول الله مسألهء من چنين و چنان است ، و دهانم متلاشى شده و زبانم از كار افتاده بقسمى كه قادر نيستم حرف بزنم مگر با سختى ، اگر مرحمت بفرماييد دوائى برايم معرّفى كنيد ممنونم ، امام عليه السّلام فرمود آيا در ( خواب ) بتو ياد نداديم ؟ ( كه چه كن تا ناراحتى دهانت و كندى زبانت برطرف شود ) برو و همان كه در خواب تعليمت كرديم انجام ده بهبودى مىيابى . مرد گفت : يا ابن رسول الله اگر مصلحت ميدانى بار ديگر دارو را بيان فرما ، حضرت فرمود : زيره و آويشن را با نمك بكوب و دو يا سه بار در دهان بگردان علاج خواهى يافت . مرد گويد : من اين دستور را مطابق فرمايش حضرت بكار بسته و صحّت يافتم ، ابو حامد احمد بن علىّ بن الحسين ثعالبىّ گويد : من از ابو احمد عبد الله بن عبد الرّحمن مشهور بصفوانىّ شنيدم كه ميگفت : من آن مرد را ديدم و از خود او اين حكايت را شنيدم .

511

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 511
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست