responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 501


خود را در ميان مردم ميدانى ، اكنون بيرون آى و خود را معرّفى كن و ما ، مردم را به بيعت با تو ميخوانيم و قطعا كسى مخالفت نخواهد كرد ، محمّد ابتدا نمىپذيرفت ، لكن مرتّب فرزندش علىّ و حسين بن حسن افطس بوى اصرار كردند تا حاضر بقيام شد ، و شرح حال او را خطيب در تاريخ بغداد ج 2 از ص 113 الى 115 آورده است :
گويد : مأمون جنازهء وى را كه ميبردند خود را بدان رسانيد و پياده شد و بر او نماز خواند و جنازه اش را مشايعت كرد تا او را بخاك سپردند ، و چون باو گفتند شما خسته مىشويد خوب است سوار شويد ، گفت :
نه ، اين رحمى است كه مدّت دويست سال است قطع شده است » .
دلالت ديگر :
9 - احمد بن محمّد بن يحيى العطَّار - رضى الله عنه - بسند مذكور در متن از محمّد بن أثرم نقل كرده كه محمّد بن اثرم - همو كه در زمان ابو السّرايا رئيس شهربانى محمّد بن سليمان علوىّ بود - گفت : اهل بيت محمّد و غير آنان از قريش در شهر مدينه گرد او اجتماع كرده و با او بيعت كردند ، و از او خواستند كه كسى را بسراغ ابو الحسن الرضا عليه السّلام بفرستد ، و گفتند او طرفدار ماست و امر ما و او يكى است ، محمّد بن سليمان گفت : نزد او برو و سلام ما را برسان و باو

501

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 501
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست