responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 500


امير المؤمنين تعبير ميكردند ، و با او بخلافت بيعت كرده بودند ، حضرت رضا عليه السّلام در مكَّه بر او وارد شد ، و گفت : اى عمو جان پدر و برادرت را تكذيب مكن ، امر خلافت تو سرانجام نخواهد داشت ، و اين بگفت و بيرون آمد و من بهمراه او بودم تا بمدينه آمدم ، اندكى گذشت كه جلودىّ صاحب منصب لشكرى با افرادى بدان جا رفته و لشكر او را هزيمت داد ، و او ناچار امان طلبيد ، و لباسى سياه در بر كرده ، بمنبر رفت ، و خود را از خلافت خلع كرد و گفت :
اين امر مربوط به مأمون ميباشد ، و سهمى در آن براى من نخواهد بود ، و آنگاه بسوى خراسان رهسپار شده و در گرگان از دنيا رفت .
مترجم گويد : « محمّد بن جعفر فرزند امام صادق عليه السّلام است و كنيهء او ابو جعفر بوده ، گفته‌اند مردى عابد و زاهد بوده و در تمام يازده ماه از سال يك روز در ميان روزه بود ، و در ميان خويشان و قبيلهء خود محترم و با عزّت ميزيسته ، و در سال 203 در ماه شعبان در گرگان بدرود حيات گفت ، و گويند : مأمون بر او نماز خوانده است . طبرىّ در تاريخ خود گويد هنگامى كه حسين بن حسن علوىّ با ياران خود از اهل بيتش ديدند كه مردم از روش صحيح دين منحرف گشته‌اند ، و خبر قتل ابو السّرايا را شنيدند ، و اينكه طالبيّين را از كوفه و بصره و شهرهاى عراق بيرون كرده‌اند ، و حكومت و قدرت باز بدست بنى العبّاس افتاده ، اطراف محمّد ابن جعفر را گرفته و نزد او گرد آمدند ، و گفتند : تو خود مقام و موقعيّت

500

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 500
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست