responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 397


« و الامام كالشّمس الطَّالعة المجلَّلة بنورها للعالم و هى في الافق بحيث لا تنالها الأيدى » ( امام چون خورشيد جهانتاب است كه نور و فروغش سراسر جهان را فرا مىگيرد ، خود در افق اعلائى است كه كسى را قدرت رسيدن بدرجهء او نيست ) .
اكنون كه اين مطلب روشن شد بايد توجه داشت كه چون اين افراد را از پست حسّاس خود كنار زدند ، و كسانى كه قابليّت اين مقام را نداشتند روى كار آمدند و هر چه توانستند بر ايشان و طرفدارانشان تنگ گرفتند « فقتل من قتل و سبى من سبى و جرى القضاء لهم بما يرجى له حسن المثوبة » فضائل آنان را كتمان كردند و مردم را هر چه توانستند از ايشان راندند و خفقانى بوجود آوردند كه ناگفتنى است ! در اين حال و وضعيّت جماعتى ( جهت تبليغ ) ناچار شدند كه حقائقى را بصورت رمان ذكر كنند تا شايد خفتگان بيدار شوند ، و از اين رمانها در قرن سوم و چهارم بلكه پنجم بسيار نوشته شده و البته اصلى داشته لكن آن را بصورت داستان نقل كرده‌اند و از اين جهت نمىتوان آن را روايت دانست و بدان احتجاج كرد ، زيرا مطالب تخيّلى را هم در بر دارد ، و امام مظهر صفات جماليّهء حقّ ، و از مقرّبترين مردم به مقام عفو و رحمت خداوند ميباشد و بآسانى بخشم نمىآيد و چنانچه بخشم هم آيد آنچه خداوند دستور داده عمل مىكند ، و هرگز از فرمان الهى تجاوز نمىنمايد ، كشتن آن فردى جايز است كه خداوند او را مهدور الدّم گفته باشد و امام آن مردك افسانه اى را با جسارتى كه بحضرت كرد و احترام امام را رعايت ننمود او را بكشتن نمىدهد ، چون در دين جدّش حكمى براى كشتن چنين فردى نيست و لو خودش بخواهد ، بلكه خداوند به جدّش فرمود : « * ( فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ ) * » يعنى

397

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 397
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست